ترکه میفته تو جزیره آدم خورا، آدم خورا میگیرنش، رئیسشون میگه: اینا رو پوستشون رو میکنیم باهاش قایق درست میکنیم. ترکه هم یه چاقو ور میداره میگذاره رو شکمش، میگه: جلو نیاید وگرنه قایقتونو سوراخ میکنم
**************************************
ترکا داشتن فوتبال بازی می کردند یکی رد میشه میگه علی یارتون میگن ما تیممون تکمیله یاره خودت
**************************************
جبرئیل بر ترکه نازل میشه ؛ میگه:یه آرزو بکن تا برآورده کنم؛ ترکه میگه:میخوام خدارو ببینم؛ جبرئیل میگه:این آرزو خیلی سخته؛ یه آرزوی راحت تر بکن تا برآورده کنم؛ ترکه میگه:منو آدم کن؛ جبرئیل میگه:پاشو بریم خدارو نشونت بدم. ! !
***************************************
ترکه تو شنا رتبه میاره باهاش مصاحبه می کنند و ازش می پرسند شما از کجا شروع کردین ترکه هم میگه واالله ما از زمینای خاکی شروع کردیم
**********************************
یه روز فیله با یه مورچه ازدواج می کنه.دو روز بعد فیله میمیره.مورچه میگهبراش : ای روزگار!! دو روز باهاش زندگی کردم حالا یه عمر باید براش قبر بکنمه: ای روزگار!! دو روز باهاش زندگی کردم حالا یه عمر باید